«نوار زرد»، سریال زرد!
تاریخ انتشار: ۳۰ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۷۳۵۴۹۷
حتما معماهای پلیسی این سریال که گفته نشده است آیا ریشه در واقعیت داشتهاند یا همه زاده تخیل نویسنده سریال بودهاند، عموما خوب طراحی شده و دقیق بودند، هرچند به نظر میآمد برخی را با شتاب بیشتر جمع و جور کردهاند تا در متن سریال بگنجد.
خبرگزاری ایسنا: سریال پلیسی «نوار زرد» که از تولیدات سالانه ناجی هنر برای هفته نیروی انتظامی بود، با یک پایان خاکستری متمایل به خوب، تمام شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حتما معماهای پلیسی این سریال که گفته نشده است آیا ریشه در واقعیت داشتهاند یا همه زاده تخیل نویسنده سریال بودهاند، عموما خوب طراحی شده و دقیق بودند، هرچند به نظر میآمد برخی را با شتاب بیشتر جمع و جور کردهاند تا در متن سریال بگنجد.
تولیدکنندههای سریال علاوه بر طراحی معماهایی که میتواند نمرههای خوبی از منتقدان بگیرد، کارهای دیگری هم کردهاند؛ جا دادن برخی دغدغههای انسان مدرن شهری در سریال، تلاش برای استفاده از موسیقی خوب، نمایش کتاب خواندن و کمک گرفتن از روانشناس در کنار یک رابطه بینظیر خانوادگی که بیش از ۳۰ درصد سریال را در اختیار دارد و در آن، خانواده نقش اصلی یعنی سریال «سرگرد کاوه کیهان» به تصویر کشیده شدهاند که نه دعوا میکنند، نه خسته هستند، نه مزاحم تصمیمگیریهای همدیگر میشوند، بخشی از تلاش تولیدکنندگان سریال « نوار زرد» بوده است تا «پلیس خوب» را در متن تهران امروز نمایش دهد.
اما همه ماجرا همین نیست! باید کمی به عقب برگشت و پرسید هدف از تولید سریال پلیسی چیست؟ آیا سریال پلیسی قرار است ابرقهرمان تنهایی از پلیس ایران را به نمایش بگذارد که رقیقالقلب و حساس و در عین حال خستگیناپذیر و پرکار است؟ قرار است تصویر پلیسی که به مردم نشان داده میشود، همدردی مردم را برانگیزد؟ یا روند حل یک پرونده جنایی را نمایش دهد و اصرار کند که دست زدن به جرم آنقدرها هم که در سریالهای آمریکایی نمایش داده میشود، راحت نیست؟ یا قرار است با سریالهای پلیسی کمک شود که مخاطبان به داخل سیستم پلیس کشور سرک بکشند و به جای همدردی با یک ابرقهرمان باهوش، با «تصویر واقعی» کسانی که در حال تلاش برای امنیت شهرها هستند آشنا شوند؟ این سوال از آن جهت اهمیت دارد که انصافا بعید است «تصویر تمیز»ی که صدا و سیما و ناجی هنر سعی میکنند از پلیس نمایش دهند، به هدف دومی چندان کمکی بکند.
سوال دیگری که در برابر مخاطبان همه سریالهای پلیسی ناجی هنر و رسانه ملی قرار دارد این است که آیا واقعا پلیس در تامین امنیت و کشف جرم و پیگیری تخلفات، «تنها» است؟ هر کسی که حتی برای یک دعوای جزئی هم به کلانتری مراجعه کرده باشد میداند که در روند رسیدگی به هر اختلاف و درگیری و جرم و جنایتی، نقش کارکنان قوه قضائیه بسیار مهم و پررنگ است. اغلب تصمیماتی که در «نوار زرد» توسط «سرگرد کاوه کیهان» گرفته میشود، چیزهایی از قبیل آزادی و دستگیری متهمان، انتقال اجساد از محل وقوع جرم، گشتن خانهها و احضار افراد به اداره آگاهی، نیاز به «دستور قضایی» دارد که در این سریال، به عدد انگشتهای دو دست هم از آن یاد نمیشود و شاید سهمی کمتر از نیممرتبه در هر قسمت سریال داشته باشد!
در طول سریال، در چند قسمت شاهد «برخوردهای ناخوشآیند مردم با پلیس» هستیم؛ متهمان و مطلعانی که از احضار شدن یا جواب پس دادن ناراحت هستند و به پلیس پرخاش میکنند، شاکیهایی که سر پلیس داد میزنند و میگویند که کارشان انجام نشده و کسی به مساله آنها رسیدگی نمیکند و حرفهایی که نمونههای بسیار تندترش را در تاکسی و اتوبوس از مردمی که یک روز در زندگیشان با پلیس برخورد داشتهاند و ناراضی بودهاند میشود شنید. حتی در نمایش این قسمت از درگیریهای روزمره پلیس با مردم هم تلاشی برای نشان دادن تصاویری که به واقعیت نزدیک باشد نشده است و باز هم ابرقهرمان خوشقیافه، «کاوه کیهان» همه چیز را به جان میپذیرد و نه پرخاش میکند و نه عصبانی میشود. در مقابل، در هیچ کجای سریال، به متهمان، مطلعان یا شاکیانی که به پلیس مراجعه میکنند، پیشنهاد حقوقی نمیشود. پلیس مدام در بازجوییهایی که به تصویر در آمده است به گفتن این جمله تکراری که «حرف زدن به نفع شماست و اگر حرف بزنید من به شما کمک خواهم کرد» اکتفا میکند و تنها در یکی دو موقعیت به متهمانش تذکر میدهد که «شاید سکوت به نفعشان باشد». به نظر میآید که باید بپذیریم همین دو جمله جای تمام توصیههای حقوقی که برای حفظ حقوق مردم در مواجهه با پلیس لازم است، چیزهایی مانند حق تماس گرفتن با بیرون، حق داشتن وکیل، حق سکوت کردن و مانند آن را پر میکند. در این صورت بعید نیست اگر بگوییم که سریالهایی از این دست، هیچ کمکی به حل مشکل «مردم» و «پلیس» نمیکنند. وقتی پلیس حاضر نیست از طریق رسانهای آموزشهای لازم برای برخورد صحیح مردم با نیروهای خودش را منتقل کند، نهایت چیزی که در دنیای واقعی به دست میآورد، همان چیزی است که قبلا داشته؛ پرخاشگری و شکایتهای متعدد رسمی و غیر رسمی مردم از پلیس در مورد اینکه برخورد با آنها یا رسیدگی به درگیریهای آنها، به اندازه کافی سریع، دقیق و دلسوزانه نبوده است!
با همه این حرفها، حتی اگر ناجی هنر و رسانه ملی قصد داشتهاند با سریال «نوار زرد» تصویر ابرقهرمان تنهای اخلاقی را از پلیس ارائه دهند، با وجود تمام تلاشی که برای نمایش یک تصویر «بینقص» و «تمیز» انجام دادهاند، بر اساس نشانههایی که در سریال وجود دارد، شکست خوردهاند. در قسمتی از سریال، نشان داده میشود که مامور همراه «کاوه کیهان» که باید بپذیریم «گیگ» یا جعبه رموز کامپیوتر و شبکه هم هست، کامپیوتر یک طلافروشی را آلوده میکند تا به فاکتورها و حساب و کتاب بنگاهی که ادعا کرده مورد سرقت قرار گرفته دسترسی پیدا کند. در قسمتی دیگر در گشتی که در یک کارخانه مشکوک میزند، به صورت کاملا غیرقانونی، کامپیوترهای شرکت را آلوده به یک بدافزار جاسوسی میکند تا به اطلاعات شبکهشده کارخانه دسترسی داشته باشد و بتواند با جاسوسی، اطلاعاتی در مورد تجارت کارخانه به دست بیاورد. این کار، نه تنها غیرقانونی، بلکه غیراخلاقی است. اگر پلیس این سریال چنان که در اواخر سریال یکی دو بار به آن اشاره میشود، با «مقامات قضایی» ارتباط دارد و میتواند از دستور توقیف کالا در گمرک تا انتقال جسدی از کرمان به تهران و ... را تلفنی از مقام قضایی دستور بگیرد، چرا نمیتواند دستور بررسی قانونی یک کارخانه و شرکت را بگیرد و سپس از راه منطقی وارد تحقیقات پروندهاش شود و چرا نیاز دارد باز در همان پرونده که مربوط به قاچاق مواد مخدر صنعتی از مرز ایرانشهر به مرز ایروان است، به شیوه جاسوسها از یکسری مدارک روی میز منشی رییس کارخانه عکاسی کند؟ آیا نشان دادن چنین تصویری از پلیس، این تصور را در مردم تقویت نمیکند که «وارد شدن پلیس به خانه یا محل کار همان و دخالت بیاجازهاش در همه چیز و از بین رفتن حریم خصوصی بدون مجوز قانون، همان»؟
و باز اگر بنا بر این است که پلیس ابرقهرمان اخلاقی ما، با در نظر گرفتن تمام سکانسهایی که در آن گریه میکند، به پدر پیرش دلداری میدهد، سعی میکند سوءتفاهمی که برای یکی از دوستان خواهرش ایجاد شده را برطرف کند، برای مقتولان و خانوادههایشان دلسوزی میکند و مانند آن، «تعهد کاری»اش را در هر حالی حفظ کند، آیا بهتر نیست که در اتاق بازجویی، روی متهمی که قرار است به برای بازپرسی به دادسرا فرستاده شود، اسلحه نکشد و او را برای پاسخ دادن به سوالی صرفا مربوط به دغدغههای عاطفی خودش تهدید به «فرستادن بالای چوبه دار» آن هم «همین فردا صبح» نکند؟ و از همه بدتر، اسلحهای که برای تهدید متهمش مسلح کرده است را همان طور مسلح پشت کمربندش جا ندهد؟ به هر حال این مساله حتی اگر به اخلاق حرفهای کار نیروی انتظامی هم مربوط نباشد، قطعا به امنیت کارکنانش مربوط خواهد بود چون سلاح مسلح شده آماده شلیک است!
منبع: فردا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۷۳۵۴۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آخرین وضعیت سعید آقاخانی و توضیحاتی درباره ادامه «نونخ»
مهدی فرجی در حالی به نشست خبری سریال «نونخ» آمد که هم مخاطبین و هم رسانهها از او پرسیدند این مجموعه تلویزیونی ادامه خواهد داشت یا خیر. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نشست خبری سریال «نونخ» پس از گفتوگوی هنرمندان و عوامل این مجموعه تلویزیونی با مردم در سامانه 162، مقابل رسانهها نشستند تا به سؤالات پاسخ دهند. اما در کنار سعید آقاخانی و چند تن از بازیگران دیگر، امیر وفایی هم که نام او از قبل برای حضور در این نشست اعلام شده بود به پرسش و پاسخ با خبرنگاران نرسید.
در کنار مهدی فرجی تهیهکننده سریال، مسعود کریمی خضرا به عنوان مدیر گروه طنز مرکز سیمافیلم به نشست خبری آمده بود. همچنین صهبا شرافتی، کاظم نوربخش و ماشاءالله وروایی هم پاسخگوی اهالی رسانه شدند. نشست خبری با موفقیت این سریال در جذب مخاطب و پیشرفتِدر این حوزه نسبت به فصل گذشته آغاز شد.
مهدی فرجی در این باره گفت: امسال این سریال درصد قابل توجهی از فصل پیش بیننده بیشتری داشت که دلایل مختلفی هم داشت از جمله اینکه توانستیم سراغ یک قومیت دیگر هم برویم. من امروز در سامانه 162 پذیرای بسیاری از مخاطبینی بودم که برایم جالب بود از پسربچه 8 ساله تا خانم 80 ساله درباره «نونخ» صحبت میکردند. اجازه بدهید اینجا از شخص رئیس صداوسیما و رئیس مرکز سیمافیلم تشکر کنم که میدان را هموار کردند بتوانیم به قومیت بلوچ هم بپردازیم.
اما نکته تهیهکننده سریال درباره حساسیتها بر روی مذهب و قومیتها به یکی از حاشیههای نشست هم تبدیل شد. چرا که او به این نکته اشاره کرد «پرداختن به قومیتها حساسیت های فراوانی دارد که باید با مراقبت باشد. هر برنامهای و هرکسی به راحتی نمیتواند به قومیتها بپردازد. چرا که اصطلاحاً این کار به نوعی بندبازی است که خدایی ناکرده به کسی اهانت نشود و هرکار و هرکسی به راحتی به این موضوعات بپردازد.»
اما چرا این نکته تبدیل به حاشیه و چالش شد؛ عبارتِ خط قرمز که مهدی فرجی به آن اشاره کرد باعث شد تا خبرنگاری از او درباره خط قرمز سازمان صداوسیما و حساسیت پرداختن به قومیتها بپرسد؛ او اینچنین پاسخ داد: «شاید من نتوانستم صحبت خودم را درست جا بیندازم وگرنه اصلاً منظورم خط قرمز نبود. میخواستم بگویم پرداختن به قومیتها آنقدر حساسیت دارد که برنامهسازان سراغش نمیروند چون باید به زوایای مختلف لهجه، فرهنگ، پوشش و … بپردازند. خط قرمزها در این زمینه زیاد است و به اصطلاح گفته میشود «سری که درد نمیکند چرا دستمال ببندند» از این رو همکاران کمتر سراغ قومیت میروند و به خود تهران میپردازند چون با جاهای دیگر نمیشود شوخی یا نقد کرد و پرداختن به آنها خیلی سخت است. اما از طرفی هم حیف است و اتفاقاً پرداختن به اینها به جذابیت سریال کمک میکند. مناظر شگفتانگیز، صنایعدستی درجه یک و … در شهرهای مختلف ما وجود دارد پس چرا نباید از اینها برای سریال استفاده کرد.»
فرجی در بخش دیگری از این نشست خبری به پرداختنِ «نونخ» به موضوع کولبرها اشاره کرد و گفت: باید تشکر کنم از اینکه اجازه دادند به قصه کولبرها بپردازیم. امروز خانمی با بغض و گریه به من گفت که این سریال ما را با قصه این افراد آشنا کرد. خودمان شاید فکر میکردیم پرداختن به این مسایل سخت است اما تشکر میکنم که گذاشتند در کنار لحظات کمدی و شاد، نقد هم داشته باشیم. مردم هم امروز میگفتند از دلایل علاقهشان به کار همین است که در کنار لحظات مفرح از درد مردم هم گفته میشود.
سعید آقاخانی چطور «نونخ5» را محبوب نگه میدارد؟ماشاالله وروایی یا عموکاووسِ داستان «نونخ» در ادامه اضافه کرد: فرزند یکی از کولبرها با من صحبت میکرد و درباره این میگفت که پدرش چه کار سخت و طاقتفرسایی دارد. عموم مردم این سریال را ستایش میکردند و میگفتند تلویزیون قصههای این چنینی بسازد. صهبا شرافتی که نقش روناک را در این سریال بازی میکرد از صحبت با مخاطبان در سامانه 162 گفت: فصل پنجم خیلی برایم سخت بود. من گواهینامه پایه دو نداشتم و اولین بار بود که سوار مینیبوس میشدم و رانندگی میکردم. این فصل خیلی برای من چالشبرانگیز بود و لذت زیادی برایم داشت.
همانطور که صهبا شرافتی در صحبتهایش گفت کاظم نوربخش بازیگر نقش سلمان هم به همین نکته اشاره کرد که مردم از ما ساخت فصل بعدی سریال را میپرسیدند و یا میگفتند که «نونخ» به شهر و روستای ما بیاید و لوکیشن هم در این باره پیشنهاد میدادند.
مسعود کریمی خضرا به عنوان مدیر گروه طنز سیمافیلم در نشست خبری حضور داشت به مصدومین این سریال اشاره کرد و گفت: در این سریال گروه جانبازان «نون.خ» را داشتیم و همه شخصیتها به نوعی با مصدومیتهای مختلفی در این فصل مواجه شدند.
یکی از دیگر سؤالات چالشی این جلسه شکایت حسین صفامنش خواننده از سعید آقاخانی به دلیل استفاده از موسیقی او در سریال تصریح کرد: موضوع ربطی به آقای آقاخانی ندارد و به من به عنوان تهیهکننده مربوط میشود. ما در یکی از فصلها هم از «شیرین شیرین» آقای محمدیان استفاده کردیم که او تماس گرفت و بسیار هم تشکر کرد و گفت این موسیقی موجب شعف و تحسین شده است. ما در بخش کولبرها از موسیقی آقای صفامنش استفاده کردیم، البته نافی موضوع مالکیت معنوی نیستم اما تصورم نبود شکایت کنند. فکر میکردم او زنگ میزند و میگوید دمت گرم، وقتی به کولبرها پرداختی از این قطعه استفاده کردی. البته درباره حقوق مادی و معنوی این حق با آقای صفامنش است و حتماً برای جبران ماجرا در خدمت هستم. در این 2 فصل قبلی تلاشی هم صورت گرفت که بتوانیم با او مذاکره کنیم. اما سعید آقاخانی دنبال صدای بکری بود اما نشد از ایشان استفاده کنیم. آرزو دارم موفق باشند.
فرجی در پاسخ به سؤال دیگری درباره اینکه آیا سازمان صداوسیما به عنوان سفارش از آنها خواسته به سمتِ بلوچستان بروند، افزود: اگر به تاریخچه «نونخ» از فصل اول تاکنون نگاهی بیندازیم اینکه به قومیت کُرد بپردازیم کاملاً پیشنهاد خود آقاخانی بود. من متنی را به او دادم و گفت خیلی متن خوبی است اما انگیزهای ندارد مگر اینکه به سمت یکی از قومیتها برویم. ریاست سازمان صداوسیما در دیدار اخیری که با عوامل داشت گفت با محوریت قوم کُرد هر بار به یک قوم دیگر هم پرداخته شود و خود آقاخانی هم دغدغه همه ایران را داشت. اما این نکته را هم بدانید کسانی که در تلویزیون کار میکنند شاید سفارشی کار میکنند چون کارفرمای ما تلویزیون است اما مذاکره میکنیم و سعید آقاخانی هم خیلی ظریف سراغ موضوعات میرود. خود ما ممیزیهای اولیه را انجام میدهیم و میدانیم کجا ممکن است به کسی بربخورد.
اما نکته دیگر که سؤال خیلی از خبرنگاران و اتفاقاً مردم در سامانه 162 بود به ساخت فصل ششم «نونخ» برمیگشت. فرجی در این باره چنین گفت: درباره سری ششم صحبت کردن زود است. آقای آقاخانی پستی گذاشت و گفت این فصل پایانی بر مجموعه «نون.خ» است.
تهیهکننده سریال همچنین درباره آخرین وضعیت سعید آقاخانی و مصدومان «نونخ» چنین توضیح داد: هفت نفر دست و پایشان شکست. آقای آقاخانی هم از ارتفاع سقوطی داشت که 10 روز بستری بود و او را در ادامه فیلمبرداری با عصا دیدیم و باعث شد کمی نقشش تغییر کند. خوشبختانه الان ایشان سلامت هستند و مشکلی ندارند.
فرجی همچنین در خصوص اینکه آیا قرار است فیلم سینمایی «نونخ» ساخته شود یا خیر، افزود: درمورد سینمایی کار نه صحبت خاصی شده و نه تصمیمی برای ادامه ساخت این سریال در ورژن سینمایی گرفته شده است.
او در پاسخ به سؤال خبرنگار تسنیم درباره ادای نامطلوب گویش بلوچستان و ماجرای دلخوری کرمانیها، تأکید کرد: من هیچ نقدی درباره گویش بلوچ ها ندیدم. ما بازیگران مختلفی از زاهدان و زابل و نقاط مختلف استان داشتیم. درباره کردها هم همینطور بود و از شهرها و نقاط مختلف در کار حضور داشتند. اما درباره هموطنان کرمانی بایستی این توضیح را بدهم، من توضیحاتی به مسؤولان کرمان دادم و گفتم سوتفاهمی ایجاد شده و برخی نکاتی که مطرح می کردند هیچ ارتباطی با کرمان نداشت. فردی هم که نشان دادیم هزار کیلومتر قبل تر از کرمان بود و هیچ کدام از خانواده اش هم لهجه کرمانی نداشتند. ما از خود مردم کرمان هم نظر نارضایت گونه نداشتیم.
فرجی در خصوص اینکه آیا سریال حذفیات و سانسورهایی داشته یا خیر، خاطرنشان کرد: سعید آقاخانی علاقهمند بود منطقه ای انتخاب شود که لنج و دریا و جذابیت های بصری داشته باشد که بعد از جمعبندی قومیت بلوچ انتخاب شد. بالأخره به طور طبیعی حذفیاتی داشتیم اما آنقدر نبود که به کار ما آسیب بزند. شاید از بسیاری از سریالهای معمولی ممیزی ما کمتر بود.
انتهای پیام/